اسمت چیه ؟ تربچه !

 همیشه روی اسم حساس بودم ، تا میگفتن فلانی ( که من اصلا نمیشناختمش ) بچه دار شده ، فورا میپرسیدم : اسمش رو چی گذاشتن ؟!

برای انتخاب اسم بچه هام خیلی وسواس به خرج دادم . قرار شد دخترمون رو من انتخاب کنم و پسرمون رو جناب یار .جنسیت اولین بارداری که مشخص شد طبیعی بود پدرش در جستجوی نام مناسب باشه ... و خدا به دور که چه اسمهایی پیشنهاد میداد ، مو بر اندامم سیخ میشد !

اما خب توافق کرده بودیم که نام پسر با اون باشه و با اینکه خیلی جر زن هستم اونموقع چون هنوز چند ماهی بیشتر از ازدواجمون نگذشته بود بشدت باهاش رودربایستی داشتم و نمیتونستم زیرش بزنم !

این شد که بچه ام دو اسمه شد ، یه اسم شناسنامه ای که برای همه مون ( حتی خود پدر گرامی بچه ) غریبه و نامانوسه و یک اسم واقعی که از صغیر و کبیر همه به همون اسم میشناسنش ، حتی مدرسه و محل کار و بلاد کفر ( واقعا میگن : عرض خود میبری و زحمت ما میداری ، خو این چه اسم انتخاب کردنی بود عاخه ؟!)

این بود تا رسیدیم به بچه ی دوم و  در واقع آخرین فرزند که چون  مطمئن بودیم فرزند دیگه ای نمیخواهیم تمام تلاشمون رو برای دختر بودنش بکار بستیم ولی جنین ٥ ماهه بود که فهمیدیم تیرمان به سنگ خورده و این یکی هم پسر است . طبیعیه که نمیتونستم بیش از این بر عهد و پیمانم استوار بمونم و اجازه بدم اسم بچه ی دوم رو هم به جرم پسر بودن ، پدرش انتخاب کنه ! دست بکار شدم و یه اسم براش پیدا کردم در حد باقلوا !

٢٥ دی که بیست و هفتمین سالروز تولدش رو جشن گرفتیم به خودم تبریک گفتم برای این اسم ! اینقدر خاص و منحصر به فرد و کم تکراره که هر جایی میره واقعا توی ذهن میمونه و مثلا در دوران سربازی ، همه ی فرماندهان و  کل قرارگاه به اسم کوچک صداش میکردند ( کسانی که با دیسیپلین ارتش آشنایند متوجه میشن چقدر این امر نامتعارفه ) و از اون مهمتر: شخصیتش واقعا برازنده ی معنای اسمش هست جان دل مادر ...


با اینهمه ، دلم میخواست قانونی وجود داشت تا به بچه ها اجازه میداد اسمشون رو خودشون انتخاب کنند . یعنی تا وقتی به سن تمیز برسند با یک آوایی ، هجایی، شماره ای چیزی صدایشان میزدند تا بعد خودشان اسم مناسب خودشون رو پیدا کنند !! 

( بعدا برام بنویسین اگه الان میخواستین اسمتون رو انتخاب کنین ، چی رو ترجیح میدادین ؟!)


انتخاب اسمشون رو نتونستم به خودشون محول کنم ولی برای اعتقادات مذهبی شون این کار رو کردم ، به هیچ دین و مذهب و مسلکی ترغیبشون نکردم . از خدا نترسوندمشون و هرگز از بهشت و دوزخ حرفی نزدم ، به گناه اشاره ای نکردم تا حس عذاب وجدان رو درشون بوجود نیارم . 

هر چه گفتم از " انسانیت"  بود و اینکه از هر کار غیر انسانی و هر چیزی که باعث رنج دیگران بشه اجتناب کنند .

اسمشون رو نتونستند ولی اعتقاداتشون رو واقعا وقتی به سن تمیز رسیدند " انتخاب " کردند بدون اینکه از سوی من  یا پدرشون سمت و سو داده شده باشند . شاید ما جزو معدود خانواده هایی باشیم که عقاید هر کداممان یک نغمه و نوایی میزند و از صفر تا صد با هم فاصله داریم اما با کمال احترام نسبت به افکار و باورداشتهایمان به هم عشق میورزیم و در موردش صحبت میکنیم ، بی هیچ تحقیر و تفاخر و قضاوتی ...

همینکه بچه هایم با چیزی بعنوان دین یا مذهب موروثی مواجه نبوده اند جبرانیست برای  اینکه نتوانستند نامشان را خود انتخاب کنند :) خوشحالم از این بابت ...

نظرات 24 + ارسال نظر
J.S پنج‌شنبه 15 بهمن 1394 ساعت 04:44 ق.ظ http://renaissancecoffee.blogfa.com

من از اسمهای عربی خوشم نمیاد و به نظرم بهتره اول از اسمهای وطنی و بعد اسمهای بین المللی استفاده کنیم.در مورد آزادی عقاید و مذهب به نظرم شما و یار عزیزتون خیلی روشنفکر و امروزی تشریف دارید و ای کاش همه بابا مامانها اینجوری بودن.
من خودم به هیچ دینی پایبند نیستم و اگرچه مسلمون و شیعه بدنیا اومدم اما شیعیان رو به هیچ وج برحق نمیدونم چون پر از اعتقاداتی هستن که با اصل توحید مغایرت داره.

دوستان زیادی دارم که آتئیست ( خداناباور ) هستند ، برام قابل احترامند چون قرار نیست در خصوص باورهاشون من جواب پس بدم ، شما هم که دینی ندارید بدونید تنها کسی نیستید که اینگونه می اندیشید ... خیلیها اعتقادی به دین موروثی ندارند .

بهسا پنج‌شنبه 1 بهمن 1394 ساعت 08:51 ب.ظ http://mywellnessjourney.mihanblog.com/

متوجه شدم بانو، قطعا شباهت های فردی گسترده تر از اونی هستن که بشه تو دوسه خط توضیح داد و نتیجه گرفت. والبته به نظرم تفاوت های عقیدتی چندان عجیب نیست. ولی با هر عقیده ای عشقو محبت بینتون چیزی هست که هر 4 نفر درش مشترک هستید و امیدوارم تا ابد پایدار باشه
اینم آدرس لیلیت جان
http://mywellnessjourney.mihanblog.com/

ممنونم عزیز دلم
آدرس رو اصلاح کردم، درست شد

عمو پنج‌شنبه 1 بهمن 1394 ساعت 06:24 ب.ظ

عرض ارادت خدمت تک تک اعضای خانواده محترمتون

همگی سلام دارند خدمتتون
شاد باشید

بهسا پنج‌شنبه 1 بهمن 1394 ساعت 03:36 ب.ظ

من یه چیزی بگم؟
الان کامنتا رو خوندم. به نظرم شما شبیه پسرک راه دور هستید و جناب یار و جناب سروان هم شبیهند. درست حدس زدم؟

یه ذره پیچیده اس بهسا جون !
از نظر اخلاقی بله ، من و پسرک راه دور شبیه هم هستیم ولی از نظر عقیدتی به هیچ وجه !
پسرک راه نزدیک هم خصوصیات اخلاقی و روحیاتش به پدرش خیلی نزدیکه ولی از نظر اعتقادات با من همفکره....
همسر اعتقادات خودش رو داره که شبیه هیچکدوم از ماها نیست !!
گفتم یه ذره عجیبه...

بهسا پنج‌شنبه 1 بهمن 1394 ساعت 03:28 ب.ظ

نمی دونم چرا لیلیت عزیز. ولی من الان امتحان کردم و وارد وبم شدم مشکلی نبود. البته دیروز یکی دوبار ارور داد اما امروز اوکی بود. امیدوارم برای شماهپ درست بشه. مرسی ازحضورتون

بهسا جون کاش ادرست رو گذاشته بودی
من نمیتونم بخونمت

خورشید پنج‌شنبه 1 بهمن 1394 ساعت 12:24 ب.ظ http://tarayesefid.blogsky.com/

سلام خواهر جان خوبید ؟ خوشید ؟
من عاشق اسمم قبلا هم گفتم که اسم یه مبارز انقلابی دهه پنجاه رو پدر مادرم برام انتخاب کردن که معنیش میشه خورشید جاودان و بعد همسر جانم بر اساس معنی اسمم منو خورشید زندگی صدا می کردن واینجوری شد که بنده هم مثل خواهر زاده راه دور دو اسمه شدم ولی هر دوتاشو دوست دارم تو خونه شوهر خورشیدم خونه پدر اسم شناسنامه ایم
ودر مورد دین و مذهبم خدا رو شکر تو خانواده ای بزرگ شدم که اجازه داشتم خودم دینمو اونجوری که میخوام انتخاب کنم درسته تو گوشم اذان گفتن ومسلمون شدم ولی اسلام و مسلمونی من وخواهر برادرام با اسلام و مسلمونی رایج فرق داره پدر مادرم ما رو ترغیب می کردن که بدون تحقیق وجستجو وشک کردن هیچ چیزی رو نپذیریم چه برسه به دین که از نظر اونا مهمترین چالشی هست که ادم می تونه باهاش مواجه بشه وتاثیر زیادی تو زندگی ادم داره ما با خواست خودمون دینمون رو انتخاب کردیم حتی خدای ما هم با خدایی که همه ازش می ترسن وبهشت وجهنم داره فرق داره:)

تندرست و دلشاد باشی خورشید بانو

بهسا پنج‌شنبه 1 بهمن 1394 ساعت 11:54 ق.ظ http://mywellnessjourney.mihanblog.com/

اسم خیلی خیلی مهمه
این روزها دغدغه دوستمه که نی نی توی راه داره
پست بعدیم رو در این مورد میگذارم و از نظر شما و دوستان استفاده می کنم

بهسا جان امروز نمیتونستم صفحه ات رو باز کنم ، مشکلی پیش اومده؟

ADELE پنج‌شنبه 1 بهمن 1394 ساعت 09:46 ق.ظ

قربونتون برم

خدا نکنه بانو جانم

Sal چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت 09:35 ب.ظ

سلام بانو
این پست خیلی زیبا بود... من قبلنا اصلا اسمم رو دوست نداشتم. بابت اسمم خیلی اذیت شدم و مسخره می شدم. بعدش هم ده باید تکرار می کردم تا درست بشنوند و درست بنویسند بچه که بودم با بابام قهر می کردم بخاطر این اسم. الان هم خیلی ها با اسمم به لحاظ نوشتاری و شنیداری مشکل دارند اصلا براشون آشنا نیست اما الان خودم راضی ام و دوستش دارم. و از بابا بخاط این اسم ممنونم.

درود و نور و محبت بر سلوی عزیزم

سهیلا چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت 05:19 ب.ظ http://nanehadi.blogsky.com

اسم مهمه ولی رسم مهمتره.از کلمات قصار خودم.

مهفام چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت 04:21 ب.ظ

سلام
من اسممو خیلی دوست دارم. (البته که مفهام نیست!) با اینکه خیلی خاص و تک نیست ولی حتی تو اداره هم تو جلسه های 40-50 نفره معاون و مدیر کل منو به اسم صدا میکردن. اگر میخواستم برای خودم اسم بذارم جز این نمیذاشتم.
درمورد بچه من و همسرم دقیقا برعکس شما عمل کردیم و قرار شد اسم پسر رو من بذارم و خداروشکر من بردم ولی تو تمام 3-4 ماهی که جنسیت نامعلوم بود من سعی میکردم همچین زیرپوستی اسمهای دختری رو که دوست دارم تو ذهن همسر جا کنم(هرچند که چندان هم موفق نبودم)
الان هم پسرک خداروشکر اسمشو دوست داره.

اسم یکی از همکلاسیهای پسرم "رحیم" و اون خیلی از اسمش ناراحته. همه جا اسمش رو به فامیلیش وصل میکنه و میگه اسمم سپهر رحیم... هستش.

درود بر شما

جلبک خاتون چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت 12:31 ب.ظ http://zendegiejolbakieman.blogsky.com

خاله میدونی الان کنجکاوم کردی بفهمم اسمشونو؟

این انصافه که با احساسات یه جلبک بازی میکنی خب شما؟
ها؟

منم دو اسمه ام :))

نگفتی کدوم یکیش رو بیشتر دوست داری خاله جان ؟!

رضوان چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت 09:57 ق.ظ http://planula.blogsky.com/

سلام
امیدوارم خودتون و عزیزانتون سالم و شاد باشین.
راستش بیشتر ازاون که کنجکاو بشم اسم پسرهاتون چیه ، خیلی مشتاق شدم بدونم چجوری در حیطه اعتقادات رفتار کردین و الان به صورت کلی چه اعتقادی دارند. نه به اسم مذهب یا آیین یا رسم خاص.
منظورم اینه که این خانواده چهار نفره شما چه مرامی پیش گرفتند. البته من باب تحسین رویه زندگی شما این اشتیاق رو نشون دادم و به تمام حدودی که در وبلاگ رعایت میکنید احترام میگذارم.
راستش من هم تا حدودی که خودم و اعتقاداتم و شخصیت خانوادگیم اجازه بده ترجیح میدم دخترم راه پرسش و یافتن جواب و انتخاب آگاهانه رو یاد بگیره.
مثلا عموی بزرگ من در حدود بیست سال پیش در خانواده ای به شدت مذهبی ، به پسرانش کتابهای قرآن و تورات و انجیل (آنچه که در دسترسشون بوده) می داده و ازشون می خواسته هر سه رو مطالعه کنند. و این همیشه برای من یک رفتار بسیار ستودنی بوده.

ما ، دو تا دو تا شبیه همیم :)

غزل چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت 09:07 ق.ظ

سلام لیلیت عزیز. منم اسمم رو دوست دارم. در واقع وقتی بچه بودم، دخترای هم اسمم خیلی معدود بودن.
راستش منم برای فندقمون که شاید سال دیگه لک لکا برامون بیارنش، یه اسم انتخاب کردم که هر دومون خیلی دوسش داریم ولی نگرانیم از اینه که این اسمو کامل صدا نکنن مثل المیرا که بعضیا الی صدا میزنن یا پریسا که پری خطابش میکنن.
خوب کشمشم دم داره چرا اینکارو با اسما میکنیم؟!
راجع به مذهب کاملا با شما هم نظرم. اخلاق رو به اسم هر دین و آئینی ترجیح میدم و معتقدم هر کس مختاره راهشو خودش انتخاب کنه که بعدا به هر دلیلی سرکوفتشو به کسی نزنه...

حق با شماست اکثر اسمهای زیبا دوره ای هستند

رها چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت 08:27 ق.ظ

بانو جان عاشقتم با این قلم زیبا تجسم زندگی با یار، تجسم پسر راه دور و نزدیک برایت در کنار عزیزان بهترینهارو میخام

ممنونم رهای مهربان و گل

ADELE چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت 07:57 ق.ظ

سلام لیلیت عزیز
بنظر من آدما خودشون با رفتاراشون اسمشونو خاص میکنند .
اسمم و دوس دارم یعنی زیاد باهاش کاری ندارم . رفتارم واسم مهمه . ( میخوام رفتارم باقلوا باشه )
من پاراگراف آخر و خیلی پسندیدم . انسانیت مهمه . انسان باشیم

واقعا هم باقلواست خصوصا معناش

ندا سه‌شنبه 29 دی 1394 ساعت 11:36 ب.ظ

چقدر جالب بود این پست، خیلی لذت بردم مثل همه نوشته هاتون.

سپاس ندا جانم

نیلوفر سه‌شنبه 29 دی 1394 ساعت 11:07 ب.ظ http://niloofaraneh123.blogfa.com

بشدتتتت از اسمم راضیم [ایکون خودشیفتگی]
بانو ما رو تو خماری میذارید؟
خب دلم میخواد بدونم واسه پسراتون چه اسمایی انتخاب کردید

ببخشید که نمیتونم بگم
یکی با الف و دیگری با سین شروع میشوند

نسرین سه‌شنبه 29 دی 1394 ساعت 10:40 ب.ظ

سلام عزیزلی لی یت خانم جالب منم دوتا اسم دارمو این منو اذیت میکنه چون از اون اول اول نسرین بودم ولی شناسنامه چیز دیگه و من این اسم رو خیلی دوست دارم نمی دونم انگار ادم دچاره دوگانگی می شه و این خیلی به

یه استاد عرفان رو میشناختم که خیلی از بابت دو اسمه بودن بچه ام بهم غر میزد ، میگفت کائنات رو هم گمراه میکنید اینجوری !

مهدیه ماه سه‌شنبه 29 دی 1394 ساعت 09:55 ب.ظ

اخه پدر و مادر اینقددددددرررررررر روشنفکر....
اخه پدر و مادر اینقدر ایده ال رو مخه هاااااا

حالا من که نه ، ولی باباشون خیلی رو مخه !!!

تیام سه‌شنبه 29 دی 1394 ساعت 08:08 ب.ظ

افرین بانو...خدا کند همه ما از تصمیماتی که در گذشته گرفتیم راضی وخرسند باشیم

آمین

سپیده ز سه‌شنبه 29 دی 1394 ساعت 06:55 ب.ظ

خخخخ وااا ینی انقد ملت در صحنه ای هستیم ما
نوکرم زنجانی هسم ...همشهری بابک جان

ای جانم همشهری !!

همطاف یلنیز سه‌شنبه 29 دی 1394 ساعت 06:46 ب.ظ http://fazeinali.blogfa.com/

سلام سلام
منم از اون دو اسمی ها هستم
و البته تک دخترعمه ام نیز و یکی از پسردایی هایم هم...
جالب انگیزناکش اینه که پس از ازدواج دخترعمه،وقتی به منزلش زنگ می زنیم و اسم آشنای خودمان را می گوییم دوگانگی رخ می دهد خوو خانواده شوهر! او را به اسم شناسنامه می شناسند. والا
ولی هر دو اسمم رو دوست دارم رفقا و همشاگردی ها و همکلاسی ها هنوز هم مرا با اسم دوم صدا می زنند و سایرین مثلا همکاران سابق با اسم رسمی... نوجوان بیدم خیلی روی این قضیه حق انتخاب اسم تمرکز کردم منتهی الان می بینم خوب شد والدین انتخاب کردند چون بیشتر هم از طرف خودشان به کار برده می شود تا خودم

پس خیلی خوب درک میکنی چه مکافاتیه:))

سپیده سه‌شنبه 29 دی 1394 ساعت 06:00 ب.ظ

من اسممو دوست دارم
میشه اسمشونو بگین حالا خیلی کنجکاو شدم

نه والا !
وبلاگ قبلی یه اشاره کوتاه کردم که از خونه تا محل کارم که پیاده میرفتم ، در فلان مغازه بهمان چیز رو دیدم ، عدل یه نفر برام نوشت :
نگو که دامن پشمی چهارخونه مشکی و زرشکی و بوت چرم پوشیده بودی ؟! نگو که اندرز گو سر سلیمی وایساده بودی ؟!
عاقا ما رو میگی ؟ در وبلاگ رو تخته کرده فرار و بر قرار ترجیح دادیم چون این تازه اول کار بود و طرف کسی بود که آرزو داشت جواب سلامش رو بدم ولی خودم با دست خودم سرت و پرت زندگیمو دو دستی تقدیمش کرده بودم !!
بنابر این ترجیحا با همون اسم پسرک راه دور و نزدیک خطابشون کنم عاقلانه تره ! میترسم اسمشون رو بنویسم یهو یکی از خواننده ها عمه ی بچه هام از کار دربیاد !!!
سپیده جون الان تو کدومی مادر ؟ زنجانی یا مشهدی عزیزدلم ؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.