وات ایز یور نیم ؟!

مثل رازه اسم هر کس ...

بخشی از شخصیتشه به گمونم و برای همینه که خیلی مهمه چه جوری نامیده بشه . 

بدترین بخش داستان بچه های دو اسمه هستند ! خب چرا آخه ؟ ! یعنی اینقدر سخته که آدم بر سر دو راهی نباشه برای صدا زدن یه نفر  آیا ؟؟؟

یادمه روزی یه کسی که در وادی عرفان خیلی داعیه داشت ( و امیدوارم جونش رو از دست نده برای اینکه بتونه حلقه اش رو حفظ کنه ) بهم گفت :

دو تا روح در آدم دو اسمه مدام در کشمکش هستند ، چون هر اسم با خودش یک روح به بدن میاره .... پس بدترین کاری که یه پدر و مادر در نامگذاری بچه شون میتونن انجام بدن اینه که اسم شناسنامه ای و اسمی که بهش خونده میشه متفاوت باشه .


نمیدونم شما چه وضعیتی دارین و از این وضع راضی هستین یا خیر اما ، یک اسمه یا دو اسمه ، این مهمه که  اسمتون  رو دوست دارین یا نه ؟


اخیرا با دو نفر برخورد داشتم که هنوز اسمشون فکرم رو مشغول کرده : خانمی به نام انقلاب و آقای به اسم ارشاد - 


بی خیال!!!! 


پدر من چه فکری کردی این اسمای خفن رو روی بچه گذاشتی ناموسا ؟! 


شما اطلاعی در خصوص  پدیده ی " جوگیری های نامگذارانه " در سایر ملل دارید ؟

یه دوره ای که شاید شما نبودید ، اسم میثم و ابوذر و سمیه خیلی توی بورس بود ، بعد که تب انقلاب فروکش کرد رسیدیم  به روزبه و سیاوش و سیامک و کاوه ، خدا رو شکر که تعداد مبارزین و چریکهای زن مطرح کم بود و نام دختران خیلی تاثیر نگرفت از این داستان ! مثلا تنها زن انقلابی خیلی شناخته شده ی الجزایری جمیله بوپاشا بود که چون  توی ایران  جمیله به رقصنده بودن بیشتر معروف بود تا انقلابی بودن ، متولیان مبارزه بر علیه فلان و بیسار تمایل چندانی به انتخاب این نام برای دخترانشون نشان ندادند ! گذشته از ژاندارک که به فرهنگ ما نمیخورد اسمش ، اشرف دهقان از زنان مبارزه علیه حکومت شاه و ساواک بود که از آنجائیکه در مدارس ما اولین درسی که بچه ها می آموزند به سخره گرفتن نام  دیگران هست ،کمتر کسی جرات کرد اسم دخترش رو بذاره اشرف که بعد همکلاسهاش بگن : دلم برات غش رفت .

پیش رفتیم تا اونجائیکه خسته شدیم از ادای انقلابیون و مبارزین راه آزادی رو در آوردن ! اصلا از آزادی خسته شدیم ، مبارزه که جای خود داره ....

رفتیم توی کار شیک بودن و چیتان پیتان کردن اسم بچه هامون ! یه دوره ای از ١٠٠ تا اسم دختر نصفش پارمیس بود ، یه زمانی هم افتادیم به جون اسمهای منتهی به الف ! شور پارمیدا و آرمیتا و رانیا و وانیا رو از مزه در بردیم ! حالا هم که اغلب بچه هایی که دور و برم میبینم باران هستند .... اسم به این قشنگی که از بس تکراری میشنومش یادم میره به معنیش و ترنم خوش أهنگش فکر کنم ....


گذشته از اسم مجازیتون که هیچ واجب نیست اسم واقعی تون باشه ، چقدر راضی هستید از اسمتون ؟ چرا دوستش دارین یا ندارین ؟ بخاطر معناش ؟ آوا و یا میزان فراوانی اون ؟

تا حالا شده اعتراض و  نظرتون رو به والدینتون و یا هر کسی که اسمتون رو انتخاب کرده ابراز کنید ؟

بعد دقت کردین بعضی از حروف چقدر زمخت میکنه اسم رو ( مثل خ ) و بعضی ها چقدر لطافت میده به اسم ( مثل ژ ) شما تا حالا ژاله و ژرژی دیدین که زبر باشند ؟ 


پ. ن : آرزو داشتم اسمم آنا بود ، شما چی دلتون میخواست ؟

نظرات 33 + ارسال نظر
غزاله یکشنبه 7 تیر 1394 ساعت 07:41 ق.ظ http://ghazalleh.blogsky.com

یه خواهرزاده 3 ساله دارم، داشت از مهدشون تعریف می کرد هی می گفت: گزامه فلان و گزامه بیسار

ما که شاخهامون در اومده بود به خواهرم گفتیم اسم بچه ه چیه ، گفت : یزدان مهر!!!
آخه والدین گرامی چی بگم این اسم اصلا توی دهن نمی چرخه هر چند معنی ش خیلی قشنکه و خودش هم تک ه . خودتون دو بار صداش کنید کلی کالری می سوزونید

عالی بود غزاله جون ! اعتراف میکنم گزامه خیلی بهتر توی دهان می چرخه !

سپیده مشهدی شنبه 6 تیر 1394 ساعت 04:44 ب.ظ

دروددددددددددددد
به بانوی ورزشکار
انشاالله درد پا خوب شده عزیزم.
باید اول وقت واسه عرض ادب و درود خدمت میرسیدم که متاسفانه درگیر بودم
هفته ای پر از اتفاق خوب واستون میخوام

فدای تو عزیزم
مرسی از احوالپرسیت سپیده جون ، از تو چه پنهون اولش یه کم درد گنگ داشتم ، همسردلبند گفت بیا کف پات رو ماساژ ژاپنی بدم خوب میشه !
گمونم ماساژ سامورایی های ژاپن رو داد !! چون بعد از اون کلا چپر چلاق شدم ! کف پام کاملا باد کرد و کفشم برام تنگ شد !!!

مگهان شنبه 6 تیر 1394 ساعت 02:44 ب.ظ http://meghan.blogsky.com

بانو ...
عمو بزکوهی رشتیمون رو که نتونستید گول بزنید و عیال وارش کنید :دی

ولی فکر کنم بودا جان در شرف تاهلن :دی من حدس زدم ایشونم تایید نمودنددد...

+ خوش خبرم بااااشم

نه مگی جون ، اون تو رو گول زده !
انسانی که میخواد ازدواج کنه که دپ نمیزنه مادر من !! خواسته دست از سرش برداریم این بهتان رو به خودش بسته !!

merida شنبه 6 تیر 1394 ساعت 12:43 ب.ظ

اول سلام
من هم از اسم واقعیم بسیور راضی هستم. مامان گرامی با دقت انتخابش کردن. هم خودش قشنگه هم وقتی مخفف میشه خوبه از اون بیشتر از فامیلیم راضیم تا حدی که در این فکرم که برای اقای همسر آینده شرط بذارم نام فامیل من باید رو بچه باشه

بعد اسم واقعی تون همین مریدا ست ؟

بهسا شنبه 6 تیر 1394 ساعت 09:51 ق.ظ http://mywellnessjourney.mihanblog.com/

درود و عشق به لیلیت بانوی عزیز
در مورد بار معنایی اسم با بودا موافقم و اینکه موسی و شبان یکی از شعر های مورد علاقه من هم هست.
برا همین منم بی هیچ آداب و ترتیبی بهتون می گم روزتون شاد و صبحتون سرشار از خیر و برکت

روز شما هم به خیر و شادی و ترنم بهسای گلم

مروئه شنبه 6 تیر 1394 ساعت 09:48 ق.ظ

سلام بانو
والا من اسم مجاریمو که دوست دارم اگر در آینده دختر دار شدم اسمش مروئه باشه خیلی این اسمو دوس دارم
اسم خودمم که خیلی کوتاه بدون نقطه به نظرم آروم تلفظ میشه حتی موقع خشونت هم یه لطافتی به کلام میده
تا حالا که توی کلاس درس و دانشگاه و باشگاه و سر کار و در دیوار و همسایه خیلی ندیدم یعنی تک و توک بوده زیاد این اسم به گوشم نمی خوره نه اینکه تک باشه اما خیلی پر کاربرد نیست از اسمم راضیم قشنگ معنیش هم قشنگ تو ماه رمضون اسم من زیاده به گوش میخوره
اسم خواهرمم هم بین اللملی و قشنگه اسم اون رو هم دوس دارم
ولی کلا من و خواهرم از این لحاظ خوش شانس بودیم هم اسم و هم فامیلی قشنگی داریم
مرسی مامان و بابا به خاطر اسمم

حالا شما هی بیان دل آدم رو آب کنید و برید !
خو لامصبا لااقل بیائین خصوصی اسمتون رو بنویسین شاید خواستیم بذاریم روی نوه مون !!!
خوشحالم که از اسمت راضی هستی ... اسمای بی نقطه رو خیلی دوست دارم

غزاله شنبه 6 تیر 1394 ساعت 08:23 ق.ظ http://ghazalleh.blogsky.com

من هم اسم خودم همینه ، توی سالی که به دنیا می اومدم ، کسی با همین اسم دختر سلیقه و شیک پوشی شده بوده،
چون اسمم همیشه تک بود خیلیییییی دوستش داشتم .

ولی

همونجوری که دوستتون گفته این اسمها جریان دارن ، ظاهرا روح هر کسی با توجه به رسالتی که برای این کالبدش در نظر می گیره یه اسمی رو با خودش میاره ، مثل همون دوستایی که والدینشون همیشه یه اسم دیگه رو دوست داشتن ، ولی یهو نظرشون عوض میشه یا مث اون دوست عزیز موقع شناسنامه گرفتن یه اتفاقی میوفته که یه اسم دیگه میشه ..... اون انتخاب روحشونه

اونهایی که اسم دو قسمتی می ذارن (اولا تا اونجا که ممکنه نذارن) و بعد اگه گذاشتن هر دو قسمتش رو صدا کنن و مخفف نکنن ..... مثلا اسم بچه رو میذارن محمد کیان بعد فقط کیان صداش می کنن ....

درود و نور بر شما

اسمتون رو خیلی دوست دارم ... شاید چون غزاله ی علیزاده نویسنده معاصر که خیلی زود این جهان رو ترک کرد محبوب من هست .

مصغر کردن اسم حتی از اینم بدتره که فقط یه قسمت اسم کسی رو صدا بزنی !
فکر کن اسم کسی فرهاد باشه ( به این زیبایی و پرمعنایی) بعد صداش بزنند : فری !

بودا شنبه 6 تیر 1394 ساعت 07:31 ق.ظ

درود بر بانوی مهربانی
بانو من فکر میکنم اسمی که پدر و مادر برای بچه هاشون انتخاب میکنن یکجور هدیه هست برای اونها
هدیه ای که بارها و بارها از اون باید استفاده بشه
بعضی ها سخت گیری زیادی ندارن یا در حقیقت خیلی هم سهل انگارن بعضی خیلی حساسیت دارن و من فکر میکنم درستش هم همینه
اسم هر کسی خصوصیات زیادی رو امکان داره با خودش به ارمغان بیاره
من برای اسم وبلاگم و اسم خودم خیلی فکر کردم شاید چند ماه و تا روزی که اسم مناسب رو پیدا نکرده بودم چیزی ننوشتم
اسم واقعی من اسمی زیبا هست که با روحیات من جور نیست فقط
شاید اسم یوحنا یا کورش برای من مناسب تر بوده باشه
در ضمن صمیم ترین دوستانم منو کورش صدا میکنن
راستی قبلا به دوستی گفته بودم که من عاشق اسم چوپان هستم ( این رو برای این گفتم که ایشون گفته بودن برای این اسم سختی کشیدن و کسانی متناسب با شعورشون اسم ایشون رو مترادف با بعضی چیزا کرده بودن پس با اجازه شما به ایشون میگم ) :
اسم چوپان منو یاد چوپانی میندازه که بره های متفرق رو جمع میکنه چوپانی که برای گوسفندانش خودش رو به خطر میندازه ... و برای من مسیح نجات دهنده رو به خاطر میاره !

درود و نور بر بودای مقدس ...
با آخرین پستت حسابی نگرانم کردی پسر خوب !
به قول رضای خانه ی سبز :
اصلا چه معنی داره کسی که وبلاگ داره ، یهویی بذاره و بره ؟ اصلا میرم و میخوام برم و شاید برم نداریم برادر من !!!
حتی خواستم گولت بزنم و بهت گفتم بیا با هم حرف بزنیم ( بلکه منصرفت کنم از رفتن ) که دم به تله ندادی !
حالا باز هم خوبه هر از گاهی خبری از خودت میدهی ، حداقل میفهمیم کم و بیش اوضاع روبه راه است ( نسبتا لااقل !)
برای منهم چوپان اسم ارزشمندیست و دقیقا به همان دلیلی که برشمردی ... میدانی که مبشرین ما را شبان خطاب میکنند .

دید موسی یک شبانی را به راه ... این شعر مولانا رو هم به همین خاطر خیلی دوست دارم .

mahdiyemaah شنبه 6 تیر 1394 ساعت 12:20 ق.ظ

ادرس قطعی من...
ادرس قبلی رو.حذف کردم
Mahdiyemaahejadid.blogsky.com

مرسی عزیزم
آدرست رو اصلاح کردم ، خوش اومدی بانو

mahdiyemaah پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 11:37 ب.ظ

خاک بر سررررم دو تا طبیعی دنیا اوردی؟؟؟!!!!
الان خوبی؟
لیلیت جونم من به شجاعتت افتخار میکنم.دعا کن منم بتونم طبیعی بدنیا بیارم امیرعلی خودم روووو



یعنی اینقدر تابو ست برات این مساله ؟؟!!!

چوپان پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 11:24 ب.ظ

هوم...
نام راستکیم... عالیه!یه ده بار دیگم متولد بشم (خدای نکرده) بازم همین نامو دوست میدارم
تاحالا نشده کسی ناممو بپرسه و بعد شنیدنش لبخند نزنه یا شعری فی البداهه نگه!گرچه یه مدتی زیاد شد متاسفانه:(
مشکل من با نام مجازیمه!
اون اوایل خیلی اذیت میشدم از برخورد مخاطبای مجازی
فووووورا ضمن آشنایی با شخصی تازه میپرسید شما کدومی؟همون چوپون دروغگوهه؟هار هار!یکیش همین عمو بزکوهی عزیز!
:|
البته دیگه گذشت:D
8سال در دنیای مجازی جنگیدم و برای نام مجازی خوشمزم کلی فرهنگ سازی کردم. و باید بگم که موفق هم شدم!

با ارادت فراوان
من چوپان هستم :)

میدانستی کلی از پیامبران خداوند چوپان بوده اند ؟

برام جالبه بدونم اصراری که از بابت نامی که ٨ سال براش جنگیدی داشتی از چه بابت بوده ... کاش اون رو میگفتی

خورشید پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 06:51 ب.ظ

سلام
من قبلا هم گفتم اسمم بر چه اساسی انتخاب شد البته اگه یادتون مونده باشه اسم من اسم یه زن چریک ایرانیه که همیشه به جون پدر مادرش دعا میکنم که همچین اسم قشنگی براش انتخاب کردن وبعدشم بابا مامان من بر همون اساس اسم دخترشون رو گذاشتن و اما خورشید اسمیه که بابام روزای سختی رو که مجبور بودیم بدون مادر زندگی کنیم برام انتخاب کردوهمسرم هم خورشید صدام مییکنه و هر دو اسمم اساسی تو روحیه وساختن شخصیتم تاثیر داشتنولی حیف که هیچوقت نتونستم بخاطر چریک بودن اون خانم اونجور که دوست دارم قصه اسم گذاریمو بگم وبه اسمم افتخار کنم البته خدا رو شکرکه اسم ما شاهنامه ای هستش واون مدلی میشه معنی اسمم رو بگم عاشق هر دو اسمم هستم

چه خوبه که اسمت بهونه دعا به جون والدینت شده عزیزم

سپیده مشهدی پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 12:34 ب.ظ

با عرض درود و احترام خدمت آناااااااااااااااااااااااااااا ی عزیز
سپیده مشهدی هستم ,کنجکاو و جویای علم.
بانووووووووووووووووو ممنون میشم اسم پسران رو خیلی نامحسوس عنوان بفرمائین...تا من با فکری آزاد بشینم پای مخشام.
دختر خانمِ دم بختی هم التماس دعا داشت....

سپیده جون هر کی دوس داری این آنا رو علمش نکن !!!

به دختر خانوم دم بخت بفرمائین : دیر آمدی و دامنم از کف رفت !!

مویرگی عرض کنم که اسماشون یه چیزی مثه بقیه اس ، با خیال راحت بشین مخشاتو بنویس دلبندم !
اسم همسرانشونم که اینجا همه میدونن : بلا و راشین

mahdiyemaah پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 11:25 ق.ظ

اتفاقا پزشکم اصلا حاضر نیست منو مستقیم ببره برای سزارین.
خودش رییس بخش زنانه.از ابتدای درد تا انتهای دنیا اومدن بچه هم میاد بالای سرت و کمکت میکنه.
شدیدا اعتقاد به طبیعی داره و میگه من کمکت میکنم نترس.
قراره از هفته اینده ماساژ های مخصوص رو هم شروع کنه.یک روز درمیون.من شنیدم درد زایمان معادل شکستن همزمان ۲۰ استخوانه.

خب از اونجا ئیکه من ٤٠ تا از استخوانام شکسته و هنوز زنده ام پس جای نگرانی نیست !!
این حرفا رو جدی نگیر عزیزم ، خداوند دردی که یه مادر نتونه تحملش کنه برای هدیه کردن فرزندش بهش نمیده ...

رویا پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 11:18 ق.ظ http://khoshbakhti1393.blogsky.com

سلام بانو آخر هفته ی خوبی داشته باشین.وای من که مردم از خنده بخاطر کامنتآی افروز.
من تا حالا به اسمم خیلی دقت نکرده بودم ولی معنی خیلی قشنگی داره.خودشم بد نیست ولی کنار فامیلم میشه یه برند(بجون خودم اگه بگین اعتماد به سقفم زیاده ناراحت میشما...بذارین دلمون خوش باشه دیگه...والا با این اسمامون...)

رویا جون بیست سوالی طرح میکنی !!!
به مسابقه بذاریم هر کی زودتر پیداش کرد :
رویا + کلمه ای که ترکیبش میشه یه برند ... خیلی سخته ، ولی باید جالب باشه .

خیلی خوبه آدم از اسمش کیف کنه ... وگرنه باید تا آخر عمر تحملش کرد

تارا پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 10:43 ق.ظ

چه خاص و خواستنی آنا بانو
آنا به زبان ترکی یعنی مادر
اسم یکی از پدربزرگ های من خدابیامرز کتاب بود

الان رو نمیگم تارا جون ! بچه بودم دوست داشتم این اسم رو ... فعلا به همین که هست راضیم ، جور دیگه ای صدام بزنن بعید میدونم جواب بدم

مریم پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 10:23 ق.ظ http://neveshtehayegahbegah.persianblog.ir/

فدات من اسم واقعیم هم همینه خیلی هم دوسش دارم به نظر من اسم و انتخابش خیلی مهمه و باید خیلی دقت بشه .. من خیلی اسم امیر رو دوست داشتم در پسر اولی بزرگترا دخالت کردن و من نتونستم رو اولی بذارم اسمش شد سعید ولی دومی رو گذاشتم

چه لذتی داره وقتی کسی خودش اسم مورد علاقه اش رو برای بچه اش انتخاب میکنه

فرزند اولمون رو همسردلبند انتخاب کردند و دومی رو من ... هر دوشون اسمهای خاص و کم تکراری دارند

اف پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 08:58 ق.ظ

http://adel-ashkboos.mihanblog.com/post/1310

افروز جون منم با نظر آقای اشکبوس موافقم و همینطور شنیدم
پدر هانیه - حانیه های دوقلو همین رو گفت :

نوشین و مهربان ...

البته اینها چون عرب زبان هستند ح رو از ته حلق و یه جوری ادا میکنن که خود دخترا متوجه میشن الان کدومشون مورد خطاب قرار گرفته ( تلفظش در لهجه ی عربی کاملا واضحه ) ولی ما هر دوشون رو عین هم صدا میکنیم !! بساطی داریم ها !!

اف پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 08:57 ق.ظ

شاگردای خواهرم از 1 ساله هستن تا ده دوازده سال
گاهی می گه اسماشونو که می پرسم دهنم وا می مونه
بعد میگم خوب ینی چی
مامانه تند تند توضیح می ده که مثلا اسم دختر اول پادشاه هخامنشی از زن هجدهمش بوده که سوارکارِ خوبی بوده!!
بعد اینم می گه خوب معنیش چی می شه !؟!!
باز یه چیز دری وری تحویلش می دن
کلا انگار مد شده اسمای عجق وجق

بعضی وقتا باید بچه رو ببری یواشکی شلوارشو بکشی پایین ببینی دختره یا پسر :|

یا مثلا یه دوستی داریم که اسمش حانیه س!
خوب ممکنه اسم خوش معنایی باشه
ولی این طفلی دااااائم در حال گوشزد کردنه که اسمم هانیه نیست ها
حانیه س
خو چه کااااریه برادرِ من!

اتفاقا منم دو تا هانیه این مدلی دارم ! از بد حادثه خواهرند و دو قلو ! هانیه و حانیه ...
برای همین وقتی میبینمشون میپرسم تو کدوم یکی هستی ؟! با ه یا با ح ؟
خب این چه کاریه عاخه ؟! ملت سر کارن ؟؟!!!

مگهان پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 08:34 ق.ظ

نه بانو قطعا همیشه راضی و خشنود از اوضاع نیستم !

الانش هم یکی از دوران های سخت چالشی رو می گذرونم اتفاقا که باعث شده اندازه ی همیشه م سرحال نباشم !

ولی به جرات می تونم بگم در اکثر مواقع خشنووودم

میشه راضی نبود ولی شاد بود ... شادیت آرزوست

mahdiyemaah پنج‌شنبه 4 تیر 1394 ساعت 05:17 ق.ظ

من از اسمم راضی ام...
هیچ وقت هم بخاطرش تمسخر نشدم یا اینکه از شنیدن اسمم احساس بد بهم دست نداده...منم بهش دست ندادم...کلا خیلی بی تربیته...اخلاقش همینه....ازش خیلی خوشم نمیاد....مجبورم قیافه ش رو تحمل کنم
من استادی داشتم اسمش اسلام و فامیلش سواری بود.
این اسم و فامیل کنار هم بار معنایی بدی داره.طفلک چی کشیده تا حالا...
من از طبیعی میترسم...

میترسی چون نسبت بهش توجیه نیستی !
البته تشخیص اینکه طبیعی وضع حمل کنی یا با سزارین بعهده ی پزشکت هستش ...

متاسفانه اطبا بخاطر اینکه آن کال نباشند و نیمه شب مجبور نشن وقتی زائو دردش شد پاشن برن بیمارستان بالای سرش ، از اول راه سزارین رو بهش توصیه میکنند . اینجوریاس که هر وقت میلشون کشید ، بعضا حتی تا ده روز قبل از تاریخ واقعی ، وقت عمل رو تعیین میکنند .
من اعتقادم اینه که زایمان طبیعی بهتره ، چون روند طبیعت پی گرفته میشه ... بر اثر درد و فشار مکانیزم بدن باز و سپس بسته میشه ، روند تولید شیر و جمع شدن ارگانهایی که حین بارداری انبساط یافتند به روال قبل برمیگرده و شما بعد از یکهفته تا ده روز یک انسان عادی میشی که زخمش التیام پیدا کرده ، ولی وقتی هفت لایه شکم ورقه ورقه باز میشه و بعد بهم بخیه میشه قطعا یه جراحیه بزرگه که التیامش زمان بیشتری میطلبه و شرایط خودش رو داره .
ضمنا در نظر بگیر که حتی ممکنه در حین وضع حمل طبیعی پزشک در شرایطی قرار بگیره که ترجیح بده سزارین انجام بده ، اون کاملا فرق میکنه ...
در هر صورتش نگران نباش ، زانوی خیر زمین میزنی مادر ... بی هیچ مشکلی ... آمین

سپیده ز چهارشنبه 3 تیر 1394 ساعت 11:31 ب.ظ

من که از اسمم راضیم اسمم همون سپیدس ...درکل هم بخاطر تلفظ خوبش هم بخاطر معنیش هم اینکه تو فامیل نداریم فقط اسم من سپیدس هیچوقت اعتراض نداشتم
از اسمای مارال - ریحان- شهرزاد- لیا خوشم میاد ایشالا قسمت شه واسه بچه هام میزارمشون

چه خوب که همه اینجا با اسمای خودشون مینویسن

امید که یه عالمه دختر داشته باشی با این اسمای قشنگی که انتخاب کردی عزیزم

عمو چهارشنبه 3 تیر 1394 ساعت 11:28 ب.ظ

سلام، پست بسیار جذابی بود.
من دوست داشتم اسمم آرین بود.
با اینکه این روزها به نظرم زیاد شده. علاقه است دیگه چه میشه کرد. اما چه کنیم بابامون با اسم عمو سیبیلو حال میکرد، اسممان را گذاشتن عمو سیبیلو.

پسر بزرگم تا کلاس پنج دبستان نمیدونست تفاوت بین دختر و پسر رو !
اینو وقتی فهمیدم که بچه ی دوستم به دنیا اومد .و ما پشت در اتاق عمل بودیم وقتی دکتر اومد بیرون و جنستش رو پرسیدیم .
پسرم گفت : مامان واقعا دکترا باهوشن ! با اینکه بچه ها وقتی به دنیا میان همه شون موهاشون کوتاهه ، دکترا میفهمنن بچه بزرگ بشه آخرش دختر میشه یا پسر !!!
جمله تون منو یاد این حرفش انداخت ! باباتون میدونسته شما بزرگ بشین هم عمو میشین و هم سیبیلو !
اینجاست که باید گفت : چه اسم با مسمایی !! امید که بچه ی مو کوتاه شما بزرگ شد پسر بشه تا بتونین اسمشو بذارین آرین ...

مگهان چهارشنبه 3 تیر 1394 ساعت 10:56 ب.ظ

من نامم رو دوست دارم چون بابام خیلی با حساسیت انتخابش کرده :)

البته که نام سنگینیه کمی ... ولی به نظرم دقیقا رو شخصیت من تاثیر گذاشته ...
قبل تر اسم ایرانی رو ترجیح می دادم ولی الان که فکر می کنم می بینم هیچ نامی رو نمی تونم به خودم نسبت بدم جز همین خشنود :دی

معنی اسمم خشنود هست ؛)

مگی یعنی تو همیشه واقعا راضی و خشنودی ؟!
خوش به حالت ...

در اینصورت پدرم باید اسم منو میگذاشت : عنصر ناراضی !

بهسا چهارشنبه 3 تیر 1394 ساعت 10:41 ب.ظ http://mywellnessjourney.mihanblog.com

لیلیت عزیزم
من اسم واقعی مو واقعا دوست دارم، اسم خاص و خیلی تکی نیست اما به نظرم قشنگه هیچ وقتم دلم نخواست اسم دیگه ای داشته باشم سه حرف از 4 حرف بهسا تو اسم واقعی ام هست.
با شما موافقم دو اسم بودن جالب نیست
وایضا منم دیگه از بس اسمای دو سه سیلابی منتهی به ا شنیدم تو دخترا دیگه زده شدم
به نظرم اسم باید خوش معنی و خوش آهنگ باشه، مهم نیست که تک باشه و خاص، بعضی وقتا برا همین خاص بودن از اونور بوم میوفتن و میرسن به یه اسم بی معنی و سخت!
قشنگ ترین اسم های با ژ اسم های کردی هستن مثل دوتا از دوستام به اسم های ژوان و روژان

واقعا این خاص بودن رو به چه بهایی باید انتخاب کرد ؟!
الان اسمایی میشنویم یا روی برگه میخونیم که تشخیص مونث مذکر بودنش تقریبا غیر ممکنه .... بعد معنیش که دیگه نگو ! عجیبا و غریبا !!

ف، م چهارشنبه 3 تیر 1394 ساعت 10:10 ب.ظ

سلام
حرف شما رو در مورد انرژی اسامی باور دارم، دربست. منتها یه وجه دیگه ی ماجرا اینه که بعضی شخصیتا، به اسم ها اعتبار می دن و بعضی ها اعتبار رو می گیرن. احتمالا واسه همه پیش اومده که عاشق کسی شدن و اسم اون فرد، مفهومی فراتر از معنایی که درواقع حمل می کنه، یافته... این مثال البته می تونه بسط پیدا کنه و غیر از حس عاطفی به خیلی موارد دیگه تعمیم پیدا کنه...
توجه من به "مفهوم شدن" اسامی، کم تر از معانی شون نیست. گرچه اسامی خوب همیشه خوشایندم بودن...
پ ن: مفهوم شدن، شامل ارزش اضافه ای هست که واژه ها در صورت تبدیل شدن به اون، بار معنایی خاصی پیدا می کنند. که این فرآیند می تونه پیامدی مثل کلیشه شدن واژه رو به دنبال داشته باشه. در این صورت واژه سطحی می شه. از طرف دیگه می تونه عمق و تاریخ پیدا کنه. و در این حالت دارای غنای در معنا و پیشینه می شینه...
نمی دونم تونستم منظورمو برسونم یا نه؟!
ببخشید طولانی شد ؛)

بلی کاملا متوجه منظورتون شدم ...

منهم همین عقیده رو دارم ، برای همین گاهی پیشداوری میکنم نسبت به افراد ، بدون اینکه دیده باشمشون ... فقط بر اساس اسمشون که البته هیچ منطقی نیست ...

اینروزها پرونده های جدید الاستخدامها رو بررسی میکنم ، به اسمهایی بر میخورم که واقعا معنی اسم خودم یادم میره !!

مثلا سندوس و کنچیتا و رنین نمونه اش هستند

سندوس گویا جامه ی بهشتی هستش و رنین بوی و رایحه ی خوش ( هر دو عربی )
کنچیتا هم گویا یه درختی هست و اسم ریشه هندوپاکستانی داره ...
بجز رنین السادات اون دو تا طفلک اصلا به اسمهاشون نمی اومدن ....

سپیده مشهدی چهارشنبه 3 تیر 1394 ساعت 10:05 ب.ظ

دقیقاااااااااااا...همیشه من میگم...نیم اول بازی تموم شد که دکتر گفته: بریم اون یکی رو دربیاریم تا بازی شروع نشده و سحر رو به دنیا آوردن.

البته بعضی اوقات هم سر به سر سحریم میذارم و میگم...من زود اومدم و فرار کردم...تو واستادی تا اطراف رو تمیز کنی و همه چی بزاری سر جاش

جناب سروان آرزوش اینه که بچه هاش دو قلو باشند ( نامزدش هم همین آرزو رو داره و براش برنامه ریزی و هزینه میکنند )


منهم اعلام کردم به هیچ وجه من الوجوه روی کمک من حساب نکنین که بنده بچه نگهدار نیستم !! به جناب سروان میگم : همین که خودت رو نگذاشتم سر راه و بزرگت کردم خیلی خوش شانس بودی ، توقع نداری که فندق تو رو نگه دارم واسه ات !!!؟؟؟

سیندی چهارشنبه 3 تیر 1394 ساعت 09:57 ب.ظ

بانو جان متاسفانه منم دو اسمه هستم و اون اسمی که به شما گفتم اسمیه که از بچگی صدام کردن و همه منو با اون میشناین ولی چون اون زمان که من متولد شدم ظاهرا گروهکی مجاهد منافق نمیدونم چی چی به اسم من فعالیت داشته پدر که رفته برا شناسنامه تو ثبت گفتن اسم بچتو بچتو میخوای بزاری رمز فلان گروه که تو قصر فیروزه گند بالا اوردن اسم ممنوعس.بابای منم ترسو ترسیده اسم شناسنامه ایم شده پیشنهاد متصدی ثبت احوال و البته که شناسنامه رو گرفته و بعدش جریانات داشتن با مادر که کو اسم بچم ولی چه فایده منو با اسمی که به شما گفتم و عاشقشم و معناشم چاشتگاه صبحه صدا کردن ولی مشکل من وقتی شروع شد که رفتم مدرسه و دیدم ای داد بیداد اخه من یه چیز دیگم اینا چی میگن بهم گفته بودنا شناسنامتو این اسمت فرق داره ولی نمیفهمیدم و از اسم شناسنامه ایم متنفررررررم در حد خیلی زیاد چون واقعا سختمه که تو دبیرستان دانشگاه اجتماع جاهایی که باید با شناسنامه صدام کنن دچار مشکل میشم و هنوزم که هنوزه نتونستم کنار بیام باهاش و بارها اقدام کردم برا تغییر نام گفتن اسم خاصه بچه پیامبرمونه نمیشه عوض کرد و من خیلی سختمه و این فکر که فردا تابلوی دفتر وکالتمو زدم دیوار چه خاکی قراره سرم بریزم با این همه دوست و فامیل که حتی که نمیدونن شناسنامم چیزی دیگس و خیلی هم بدم میاد بدونن پارتیم ندارم ثبت که عوض کنن.بدترین ظلمی که یه پدر مادر میتونن در حق بچه کنن همینه که هویتتو گم میکنی و من همیشه از همون ۷سالگیم تا الان که دارم ۲۷ساله میشم با پدرم بحث میکنم سر این اسم و هزاران بار اشک ریختم به خاطرش چون از اونجایی که مد شده یه عده اسم خودشو الکی عوض میکنن بارها به منم گفتن دروغ میگی.اسمی که صدام کردن و واقعا دوس دارم صبح اول وقت که بیدار میشم طلوع و سرخی خورشید و میبینم میگم الان این اسم منه ها ولی چه فایدهههه.آه بانو...اسن وبمیمم سیندرلا بود بچه ها سیندیش کردن که چون مثل سیندرلا کوچولو موچولو هستم انتخابش کرده بودم.

اصلا خودت رو ناراحت نکن ، وکیل بگیری حلش میکنه برات ... البته چون اسم مذهبی هست خیلی سخت میپذیرن ولی اگه بتونی ثابت کنی اسمی که بهش معروفی چیز دیگریست و وکیلت اینکاره باشه قطعا میتونی تغییرش بدی ...

درکت میکنم ، چون ثبت احوال ، رسالتش رو خوب انجام داده و خواسته احوالی رو ثبت کنه که تو نمیخواستی !

سپیده مشهدی چهارشنبه 3 تیر 1394 ساعت 09:02 ب.ظ

درودددددددددددددددد و نور و رحمت و شادی و سلامتی
به بانو آنای عزیزم

1-من اسم واقعیم همین سپیده هست...دوسش دارم چون هم پارسی هست هم چون خودم سپید و سفید هستم و هم ..... است
یادمه سنم که کم بود...دایی هام بهم میگفتن:سپید سپید صد تومن...سرخ سفید سیصد تومن حالا که رسید به سبزه هر چی بگین میارزه
یا
عمه ام بهم میگفت:سپیده برگ بدیه.... هیچکی روشو ندیده

2-هیچ وقت در مورد اسمم هم به مامان بابا اعتراض نکردم...فقط واسم جالبه با اینکه من وقت سحر به دنیا اومدم و 45 دقیقه بعد خواهر دوقلوم(سحر) در سپیده دم به دنیا اومده...چرا اسم اون سحره اسم من سپیده.

3-در مورد نوشتن درست اسمم به شدت حساس هستم و کسانی که "ه" آخر اسممم رو گاهی فراموش میکنن تذکر میدم.

آی بابا !!! ستمی هستی تو هم برای خودت ها !! حرف از لب بیرون نیومده توی هوا زدیش ... بانو أنا

اکثر سپیده ها یه سحر رو هم یدک میکشند ، انگاراجتناب ناپذیره !
دو قلو بودن باید خیلی جالب باشه ، ولی من بیشتر دوقلوهایی که میشناسم یکی دو دقیقه فاصله ی تولدشون بوده ، شما ٤٥ دقیقه ؟؟؟!!!!
خیلی عجیبه ! تو هاف تایم اول دنیا اومدی و سحر نیمه ی دوم بازی .... خوبه به وقت اضافه نکشیده کار رو خانم دکتر ....

اف چهارشنبه 3 تیر 1394 ساعت 08:58 ب.ظ

من که افروز رو عاشق مى باشم.
تک و خوش معنا.
خدارو شکر :)

برادرم دو اسمه س به دلیلى که یه پست براش مى نویسم. ولى طفلى دوگانگى مى کشه
خصوصا از وقتى که وارد مدرسه شد و اونجا با نام شناسنامه مى خوندنش,

من اسم شما رو هم خیلى دوست دارم لیجانم

من به جز شما فقط یک نفر دیگر رو میشناسم که افروز میباشند ... و درست مثل شما فروزان و فروزنده هستند !

شما همه جوره لطفتون شامل حال ما بوده و هست عشق عشق جان !

سهیلا چهارشنبه 3 تیر 1394 ساعت 08:38 ب.ظ http://nanehadi.blogsky.com

وقتی نوجوون بودم دلم میخواست اسمم راحله باشه.ولی الان فکر میکنم نمیتونم هیچ اسمی به جز اسم خودم داشته باشم.

فکر میکنم اکثر نوجوانها در یه بازه ی زمانی این حس رو نسبت به اسمشون پیدا میکنن سهیلا جان

شادی چهارشنبه 3 تیر 1394 ساعت 07:39 ب.ظ

سلام
منم اسم راستکیم رو دوس دارم... و همیشه به بابا میگم که ممنونم ازت برا انتخاب اسمم... حتی مدل نوشتاریش که توی شناسنامه ام هست ،رو هم دوست دارم... و هرکی هم اون مدلی ننویسه،بهش تذکر میدم...

اسمت رو نمیدونم عزیزم ... ولی منم روی نوشتار یه اسم هایی اصرار دارم مثل بی تا
دوست ندارم بیتا نوشته بشه

Amer چهارشنبه 3 تیر 1394 ساعت 07:12 ب.ظ http://8m8a8.blogsky.com

اسم واقعی و مجازیم یکیه
و خیلی هم شیک و یکـــه!
البته جاهایی از کشور که به سمت جنوب و عرب زبان ها میره دیگه فراوون میشه!
قبول دارم خیلی سنگینه اما خودم بغیر از جاهاییکه معلم ها با تعجب اسم و فامیلم رو کنار هم میخوندن و معمولا با یه علامت سوال جناب خانی!! هم تهش میگفتن آخه این چه اسم و فامیلیه که تو داری؟؟ جفتش خاص

به هرروی من ازین اسم کمال سوء استفاده رو کردم و به معشوقه محترمه گفتم بهم بگه: عمرم...
خیلی هم، هم خانواده

دو تا نیرو دارم که برادرند و ناگفته پیداست عرب زبانند : عامر و ثامر...
بعد قد بالای دو متر ، وزن بالای صد !
همسردلبند به شوخی میگه چرا بادی گاردات رو گذاشتی توی آبدارخونه ؟!
ولی خداییش پشت اون ستاره ی حلبی ، قلبی از طلا دارند ! ( دوقلو هستند این گل پسرا و متولد ٦٠ هستند )
شما رو برای همین فکر کردم عمار هستین ( گفتم شاید سنتون مربوط به اون دهه ایه که عمار یاسر خیلی توی بورس بود اسمش !)

این عزیزان دل بیشتر گادی بارد هستند تا بادی گارد !!! وجدانا پذیرایی که از مهمانان میکنن صدتا خانوم باسلیقه و کمر باریک نمیتونه انجام بده )

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.