نمیخورید زمانی غم وفاداران، ز بیوفایی دور زمانه یاد آرید

تسلیت به کسانی که  داشتند تدارک بازگشت عزیزانشون رو از مکه میدیدندو امروز در تدارک مراسم تدفینشون هستند ...

اینروزها چیزی که خیلی شنیدم (دور از جان شما و آنها ) چشمشان کور بوده  است ... شما هم شنیده اید بسیار از این دست ولی مگر ما کی هستیم که به خودمان اجازه بدهیم به اعتقادات کسی توهین کنیم ؟

هر کسی به هر دین و مذهب و مسلکی " باور " دارد ، محترم است و پسندیده ... تا زمانی که این اعتقاد به ازادی و امنیت و عقاید دیگران آسیب وارد نکند وگرنه میشود طالبان و داعش .


چیزی که در این ماجرا رنجم میدهد اینکه : اکثرا کسانی مستطیع میشوند که سن بالایی دارند ، بنابراین هنگام بروز هر سانحه و رویدادی ابتکار عمل و سرعت و قدرت یک جوان را ندارند که خود را نجات دهند و این ضعیف بودن خیلی دردناک است ... 

نگوییم حقشان بود ، چون واقعا حقشان نبود در سرزمین وحی این بلا به سرشان نازل شود ، دلداری نمیدهیم حداقل عقایدمان را برای خودمان نگهداریم و انتشار و زخم زبان زدن را واجب  ندانیم .

نظرات 14 + ارسال نظر
آذر دوشنبه 6 مهر 1394 ساعت 11:34 ب.ظ http://dahe40.blogfa.com

ممنونم برای توضیح ات

عمو یکشنبه 5 مهر 1394 ساعت 09:06 ب.ظ http://Mrmustache.blogsky.com

خیلی پاییزه من ساعت 9:00 شب خوابم میگیره!!!

من تازه ٥ میرسم خونه ، اگه ٩ خوابم بگیره که فاتحه ام خونده اس !

عمو یکشنبه 5 مهر 1394 ساعت 04:22 ب.ظ

از اخبار بد گریزانم بانو ...
حالتان چطور است؟
حال جناب سروان چطور است؟

درود و نور و مهر بر عموی مهربون
ممنونم ، خوبیم
ایشون هم سلام دارند خدمتتون ... نمیدونم چرا اینقدر وقت کم میارم این روزا ، یعنی اینقدر پاییزه ؟!

هلیا یکشنبه 5 مهر 1394 ساعت 04:05 ب.ظ

متاسفانه اسمشون به فهرست منتشره کشته شدگان اضافه شد...
روحش قرین رحمت این پیرمرد ساده دل...
ممنون بانو

متاسف شدم واقعا عزیزم
در آرامش باشد ...

مروارید یکشنبه 5 مهر 1394 ساعت 02:30 ب.ظ

عکس جمع آوری پیکر هاشان را دیده ای ؟ همان که نشان میدهد دولت سعودی جنازه هارا با بیل مکانیکی جمع و روی هم کپه کرده ؟
حق شان نبود ولی امیدوارم همه شان رسم حلال بودی طلبیدن رو جدی گرفته بوده باشند درموقع رفتن، چون معنی این رسم همینه که ممکنه هر سفری بی بازگشت باشه .
به هر حال در چنین مواقعی اعتقاد مذهبی فقط کمک می کنه که من ندارم.ولی هم دردی دارم چون بالاخره انسان بوده اند .

دقیقا همین عکس خیلی فکرم رو به خود مشغول کرد مروارید جانم
هزار گفت و شنود با خود داشتم برای این واقعه ، در آن مکان ، به این شکل .... مرگ مفاجاه
انسان خاکی و اسیب پذیر ، بی ردا و بی جامه ، گاه چه مفلوک به نظر میرسد ... دریغ

مروارید جانم ایمیلت را پاسخ دادم مفصل ، دیدی ؟!

آذر یکشنبه 5 مهر 1394 ساعت 11:09 ق.ظ http://dahe40.blogfa.com

کاملا موافقم. منم متاسف شدم و به بازماندگان شون تسلیت می گم
کاش یاد بگیریم دیگران رو با عینک خودمون قضاوت نکنیم

آذر جان توی اینستا عکسی هست در کافه نوستالوژی ( از مکان و ستونی که رمی جمرات را انجا انجام میدهند) ، این عکس مربوط به سال ٥٢ ست ، توصیه میکنم حتما ببینیش
وقتی با عکسهای دیواره ی عظیمی که اکنون به ان سنگ پرتاب میکنند مقایسه میکنم ، هیچ وجه تشابهی با هم ندارند ! برج و بارویی برای خودش به هم زده شیطان لعین ...
شاید همینهاست که مردم رو به فکر فرو میبره که سعودی با چه انگیزه ای پروبال میدهد به این مراسم ؟حرمت پرده داری کعبه یا سود سرشاری که سالانه نصیب سرزمینش میشود ؟

مگهان یکشنبه 5 مهر 1394 ساعت 10:43 ق.ظ http://meghan.blogsky.com

:)

هلیا یکشنبه 5 مهر 1394 ساعت 10:00 ق.ظ

سلام
آمین
خیلی بی انصافیم بانو...
من دلم ریش برا اون پیرمرد پیرزنای روستایی که حاصل دست رنجشون رو برداشتن آخر عمر برن جایی که آرزوشو داشتن همه عمر...
حالا اینجوری زیر دست و پا بمونن و توانایی هم نداشته باشن...
بعد چشمشان کور و حقشون هست رو هم نثارشان شود...
دایی مامان من هم جزو مفقودین هست... یکی از همین پیرمردا... دعا کنیم براشون کاش...

عزیز دلم ... امیدوارم صحیح و سلامت باشند و به خونه برگردند .... ایشون و هم گمشدگان و سر گشتگان ، هر جای جهان که هستند ...

فرزانه یکشنبه 5 مهر 1394 ساعت 09:14 ق.ظ http://baghanar.blogsky.com/

کلافه ام و سردرگم. از فرهنگی که ما را اینگونه به بازی گرفته است. از حقایق تلخی که تمامی ندارند. می دانی دربند کردن خدا به سرزمینی خاص همانقدر بد است که مرگ را حق کسی دانستن . دو سوی این معادله به غلط چیده شده و هر دوسوی این معادله بر اساس نوعی جبر اجتماعی بر ما نازل می شود. گسستی عقلانی در هر دو سو به چشم می خورد که نه می گذارد بگوییم این ها اشتباه کرده اند که چراغ روا به منزل را به مسجد بخشیده اند و نه قضاوت سنگدلانه کسانی که مرگ را حق کسانی می داند که برای باور و آرزوهای دیرینه اشان به سوی عربستان شتافته اند. اما کاش می شد بازنگری کرد در هر آن چه که می شود کمی در آن بهتر بود . ببخش لیلیت خیلی افسرده شده ام از وقتی برگشتم تصورات زیبایم را در مورد ایران از بر باد رفته می بینم

قدومت مبارک عزیزم
میدانم ، این اتفاقی ست که برای همه ی دوستانم که طی یکی دو ماه گذشته به وطن رجعت کرده اند افتاده ...
به یاد شعر سوزناکی که مادر بزرگم هنگام زمزمه اش چشمانش اشک الود میشد افتادم :

نه در غربت دلم شاد و نه جایی در وطن دارم
الهی بخت برگردد از این حالی که من دارم

بهسا شنبه 4 مهر 1394 ساعت 11:37 ب.ظ

بله الان رسید. بسیار ممنونم

موفق باشی عزیز دلم ، باز هم ممنون از اعتمادت

بهسا شنبه 4 مهر 1394 ساعت 10:41 ب.ظ

چقدر موافقم باهاتون لیلیت بانو.....بعضی وقتا ما آدما رسما به خودمون اجازه میدیم که جای خدا بشینیم. من تعجب میکنم که چطور انقدر راحت حکم صادر میکنن افراد! برای خودشون بیشتر میترسم چه بسا در شرایطی که سرزنشش میکنن قرار بگیرند
خدا روح قربانیتن رو قرین رحمت کنه
پ.ن: پیامم به شما رسید؟

درود و نور عزیزم
بلی و بلافاصله پاسخ رو ایمیل کردم ، دریافت نکردید ؟

دلبر شنبه 4 مهر 1394 ساعت 05:30 ب.ظ

سپاس از این همه مهر تابانت بانو...
همیشه بهترین

زیتون شنبه 4 مهر 1394 ساعت 05:28 ب.ظ http://www.zeytoone-tanha.blogsky.com/

علیرغم اینکه دیگه به وجوب حج ، باور ندارم اما این چند روز اصلا نگفتم حقشون بود چون مرگ ، سهم هممونه و دیر یا زود سهم مونو خواهیم گرفت. من دلم از جاهای دیگه درد میکنه...

میدانم زیتون عزیزم ... ولی اینکه بعضی ها میخواهند تلافی قبول نداشتنها را بر سر کسانی در بیاورند که دستشان از دنیا کوتاه است ، چیزی را عوض نمیکند ...

سهیلا شنبه 4 مهر 1394 ساعت 05:24 ب.ظ http://nanehadi.blogsky.com

اینجوری مردن،ددیار غربت،دور از عزیزان حق هیچ کس نیست.کاش انقدر بی انصاف نبودیم

وقتی عکسهای واقعه را میبینم اذعان میکنم که اینگونه از کشته پشته ساختن ، حق هیچ انسانی نیست ... حالا تفکرش هر چه میخواهد باشد ...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.