قراره عمه بشم !

خب این یه پست خوشحالانه و ملتمسانه اس ! نه از این بابت که به خیل عظیم عمه هایی که فحش خورشون ملسه میپیوندم ، چون هر چی باشه یکی از کرامات عمه شدن مورد عنایت واقع شدن ارواح مان میباشد و این هیچ بد نیست ! مثلا چه اشکالی دارد بگویند ارواح عمه ات ؟؟!!!


نیمه شب از خانه ی عمه جانمان بر میگشتیم  ، دویست متر پایین تر از تقاطع کامرانیه اندرزگو ، ایست بازرسی روبروی نیشکر دستور توقف داد . میگه کجا بودی این وقت شب خانوم ؟ میگم خونه ی عمه ام ! میگه : مسخره میکنی ؟ میدم ماشینتو هدایت کنن پارکینگ تا یاد بگیری درست حرف بزنی !!


خو باید میگفتم خونه ی کی بودم ؟!  ینی اینطووورررر عمه مورد عنایت هستند !


حالا اومدم ازتون استمداد بطلبم برای اسم برادر زاده ام که برای انتخاب دچار وسواس شدن والدینش ... میخوان ایرانی باشه ، خوش اوا و خوش معنی باشه و عجق وجق هم نباشه ! اسم داداشم آرون هست، اینو گفتم که اگه خواستین  پیشنهادتون ربطی به نام پدر داشته باشه بدونین ، از اون لحاظ !


بجنبید که وقت چندانی نداریم ، یه هف هش ده ماه بیشتر نمونده ... قول میدم پیشنهاداتتون به نام خودتون به ثبت برسه ، یه پیشنهاد خاص و خوشگل بدین اسم بچه مون زمین نمونه لدفن !


آهان یادم رفت بگم : اخیرا  جنسیت بچه ها به دو نوع نشانه گذاری شده : یا آنتن وای فای دارن یا پورت یو اس  بی ! مال ما آنتن داره ....

نظرات 25 + ارسال نظر
خورشید چهارشنبه 6 خرداد 1394 ساعت 07:53 ب.ظ

کار خوبی کردی تایید نکردی عزیزم حال نداشتم هی بالاش بنویسم خصوصی ولی از این به بعد می نویسم
بابا حالا یه چی گفتم که چرا کامنتم تایید نمیشه نمیخواد واسه هر تایید نشدنی عزیزم توضیح بدی متوجه شدم بلاگ اسکای کامنت خوره داره چیزی به دستت نمیرسه اخه واسه اسم بچه دوتا کامنت گذاشتم نبود بعد افروزم کامنت گذاشته بود ندیدین بیخیال خواهرم

آخه خیلی ناراحت میشم اگه دوستام فکر کنن کامنتی رو تایید نکردم ، من فقط کامنتهای یه نفر رو تایید نمیکنم که یه روانی مزخرفه که نه میتونه از خوندن اینجا و بقیه ی وبلاگهام دست برداره و نه میتونه عقده های درونیش رو تو دلش نگه داره ! منم قبل از اینکه کامنتی رو بخونم آی پی و اسم رو نگاه میکنم و بلافاصله میریزمش توی زباله دونی ، جایی که از اونجا اومده ...

خورشید چهارشنبه 6 خرداد 1394 ساعت 06:06 ب.ظ

دختر مبارز ایرانی اونم با اسم شاهنامه ای واقعا خوشبختم که مامانم این اسم رو برام انتخاب کرد و بابام منو خورشید صدا کرد راستی خورشید جاودان معنی همون اسمه
حیف که نمیشه اسممو بگم یعنی دوست ندارم وگرنه میگفتم که چرا وبه چه دلیلی به م بودنم افتخار میکنم راستش هیچ جایی غیر اینجا هم نمیشه راجع بهش حرف زد بچه که بودم مامانم همیشه سفارش می کرد مبادا جایی بگی اسمت رو بر چه اساسی انتخاب کردیم که منو بابات تو دردسر می افتیم حتی یه سرود انقلابیم که در مورد اسمم بود بلد بودم که یه بار تو مدرسه خوندم کلاس اول بودم معلمم بهم گفت هیچوقت هیچ جا اینو نخون از اون موقع به بعد تا همین الانم میترسم حتی در گوشی راجع به اسمم با کسی حرف بزنم مبادا کسی تو دردسر بیافته تو ذهنم حک شده صحبت از م الف ر یا م ر که خودم باشم مساویه دردسر ولی عاشق اسمم و روحیه جنگندگی هستم که از بچگی تو وجودم با انتخاب این اسم نهادینه شد حس میکنم روح م الف ر تو وجود منه

این روحیه ی مبارزگرت رو تحسین میکنم دختر ...

اون یکی کامنتت رو تایید نکردم چون مطمئن نبودم که خصوصی هست یا خیر

خورشید چهارشنبه 6 خرداد 1394 ساعت 01:44 ق.ظ

منم با بودا موافقم من دو اسم دارم یکی اسم یه دختر انقلابیه که سال 50 ترور شد یکی همین خورشید و واقعا تاثیر هر دو اسمم رو تو وجود خودم حس میکنم روح سرکش ومبارزم وبخشندگی وتابشم هر دو به اسمام ربط داره واقعا غیر از این دو اسم هیچ اسم دیگه ای بهم نمیاد
من دلم میخواد اسم پسرامو بذارم ماهان ماکان مانی اسم دخترم هم درسا مهرسابرای انتخاب اسم تک پسرم نظر همسرمو قبول کردم وبه امید بچه های بعدی موندم که اسم انتخاب کنم حالا بیا وانتخاب کن
حالا اگه این اسما رو می پسندین واسه انتن دارتون میتونید انتخاب کنید

دختر انقلابی که ترور شد ؟ ایرانی یا غیر از اون ؟

خورشید سه‌شنبه 5 خرداد 1394 ساعت 10:55 ق.ظ

نمیدونم چقدر منو می شناسی اون موقع که با چنگ و دندون واسه نجات جون پارسا می جنگیدم درد داشتم ناراحتی داشتم ولی همیشه می گفتم دردم واسه خودم شادیام مشترک با بقیه حتی تو وبلاگم هم پست غمگین نمی بینی و بعدشم تصادف همسرم پیش اومد و اون همه بدبختی که خدا رو شکر تموم حالا که دوباره بیماریم برگشته می ترسم نگرانم که بعد من چی میشه واسه همین این اواخر وبلاگ عمو بقول مگی ته کامنتام به غم می رسید یک سال ونیمه که بیماریمو از همه پنهان کردم الانم هیچ کس نمیدونه فقط چهار ماه وقت دارم نا امید نیستم چون سرتاسر زندگیم معجزه بوده ولی بعضی موقع اینقدر بهم فشار میاد که اگه با دوستای وبلاگیم حرف نزنم یه راست میرم سراغ همسرم وهمه چی رو بهش میگم تو این شرایطشم سرم بره حرفی نمیزنم نمیخوام پارسا غصه بخوره هر دوشون تازه خوب شدن اره بدبینیه ولی بهم حق بده دوست دارم اون طرف سکه که شادیه نشون بدم ولی نمیتونم به خودم میگم همه به اندازه کافی درد دارن تو دیگه خستشون نکن ولی گاهی هم ناراحت میشم و به خودم میگم مگه چی گفتم

میدونی خورشید جان ، سبد همه ی انسانها پره از دغدغه هاشون ، رنجها و دردها و مشکلاتشون ... فقط نوع محتویات سبدهاست که متفاوتشون میکنه و صد البته آستانه ی تحملشون ...
یه انسانی مثل تو توان و تحملش خیلی بالاست و به اینجا که میرسه صداش در میاد ، یکی با یک هزارم این مشکلات جنجال به پا میکنه و زمین و زمان رو خبر دار میکنه .
یکی مشکلش مالی ، دیگری جسمی ، سومی عشقی و هر کدوم هم تصورشون اینه که به ته خط رسیدن ... ولی این کجا و آن کجا ؟
کسی که داشتن فرزند رو تجربه کرده میدونه که در مقایسه با وقتی درد و مشکلی برای بچه مون پیش میاد تمام هستی و هر چه در اون هست بی معنا میشه فقط دلمون میخواد مساله ی بچه حل بشه ولو اینکه به بهای جانمون تموم بشه ...
هستی و نیستی دست خداست ، همونطور که کمک کرد مشکل همسر و فرزندتون حل بشه ، بی شک نمیذاره سایه ی مهر شما از سرشون کم بشه .... در پناه خداوند

بهسا سه‌شنبه 5 خرداد 1394 ساعت 08:29 ق.ظ http://mywellnessjourney.mihanblog.com/

سلام لیلیت بانوی عزیز
بهتون تبریک میگم که دارید عمع میشید
من عاشق یه دونه داداشمم و انقد دوست دارم عمه بشم که نگو! باید خیلی شیرین باشه این حس
اینم چن تا اسم که به ذهنم رسید:
آراد- ارتمن- آرش (خیلی ساده و زیبا)- آریو- پاکان- رادین

اتفاقا داشتم به آرش فکر میکردم ... خیلی هم خوش اوا و با معنی و اسطوره ای ...
داداشم میخونه اینجا رو خودش ...

بودا سه‌شنبه 5 خرداد 1394 ساعت 07:33 ق.ظ

مبارک باشه بانو - بسلامتی
اگه اجازه بدین من در مورد اسم بچه هیچ نظری نمیدم چون اعتقاد دارم بین اسم افراد و سرنوشت اونا رابطه مستقیمی وجود داره ( البته این اعتقاد شخصی هست و لزومی هم نداره که درست باشه )
فکر میکنم اگه اسم با توجه به چهره کودک انتخاب بشه میتونه بار محتوایی بیشتری داشته باشه مثلا بچه ای که چشمای آبی داشته باشه ، آناهیتا ( الهه آب ) میتونه اسم مناسبی باشه یا ظاهر آروم و نگاه نافذ کودک میتونه اسم شاهرخ رو ( اگه پسر باشه ) برازنده اون کنه
در هر صورت امیدوارم کودکمون سالم بدنیا بیاد و سالم و صالح زندگی کنه و عاقبت بخیر بشه !
روز خوش بانو

منم به تاثیر اسم بر شخصیت و اینده افراد خیلی خیلی معتقدم ...
همینه که سرکشی و خیره سری و زیربار نرویی خودم رو بشدت گردن اسمم میندازم و بس !
اگه اسمم رو گذاشته بودن حوا که اینطوری نمیشدم لابد !!!

خورشید دوشنبه 4 خرداد 1394 ساعت 10:50 ب.ظ

سلام میدونم این روزا کامنتام واسه این تو وبلاگتون تایید نمیشه که مناسب حال واحوال خوشتون نیست ویکم تو ذوق میزنه اینکه ادم بگه نی نی تو دلیش دلش نخواست دنیا بیاد ولی سعی میکنم دیگه کامنتی نذارم حق دارین به هر حال فعلا خدا حافظ تا زمانی که حالم خوب بشه ومثل شما وبقیه شاد بشم وبتونم حرفای شاد بزنم هر چند که همیشه غمگین نبودم امیدوارم موفق وخوش و خرم باشید وپسرای گلتون هم اول از همه سلامت بعدشم خوشبخت وخوشحال

خورشید جان
من فقط یک کامنتتون رو تایید نکردم چون شماره ای در اون بود که با توجه به شناختی که از شما دارم و روحیه ی حساس و لطیفتون ، میدونستم دوست ندارید عمومی بشه ...
ما همه با هم دوستیم اینجا ، در غم و شادی هم شریکیم ولو اینکه نتونیم برای همدیگه کاری انجام بدیم غیر از همدلی کردن و دعای خیر ...
بدبینیه اگه فکر کنیم کامنتمون چون شاد و خوشحال نبوده تایید نشده ... انسان گاهی شاده و گاهی غمگین ، اما ممکنه اون ور واقعی حس و حالش رو اینجا نشون نده .
من سعی میکنم طنز بنویسم چون میگم مردم خودشون به اندازه ی کافی مشکل دارند که من نخوام بیشترش کنم ... اما وقتی هم که غمگینم بالاخره از یه جایی درز میکنه و نمیشه مخفیش کرد ...
برات آرزوی بهترینها و حال و احوال خوش و دل شاد دارم خواهرکم ....

مگ یکشنبه 3 خرداد 1394 ساعت 08:43 ب.ظ

خب آراد رو خیلی دوس داشتم من ولی کمی فراوانیش زیاد شده

در حال حاضر آرداد رو ترجیح میدم ! و رهی ... بر عکس رها که کمی لوث شده رهی هنوز ناب و بکره :دی
یه چیزی من فقط در زمینه ی بی آنتن ها نظر دارم اینارم به سختی گفتم !
راااستی مبااارککک باشه عمه خانم و قدمش خیرررر باشه

رهی رو منم خیلی دوست داشتم ، به یاد شاعر معاصر رهی معیری افتادم مگی جان

لیلا یکشنبه 3 خرداد 1394 ساعت 02:32 ب.ظ http://khateratemohajerat2.blogfa.com

سلام لیلیت عزیزم. کامنت مربوط به ادرس فیسبوکم خصوصی بود.

شررررمنده !! ببخش لطفا ، حذفش کردم عزیزم

افروز یکشنبه 3 خرداد 1394 ساعت 01:49 ب.ظ

عه
نرسید؟ دوباره می فرستم
باید لیستشو بیابم باز
ای امااااان از این بلاگستااااااااااااان

افروز دیگه بچه بدنیا اومد ها !!! په کو این لیستت ؟؟!!!

مامان امیر علی یکشنبه 3 خرداد 1394 ساعت 01:17 ب.ظ

سلام عزیزم.
به سلامتی مبارکه.
من عاشق این واقع بینیتم عزیزم...بالاخره همه ما زن ها محکومیم به عمه شدن...دیرو زود داره ولی بالاخره اتفاق می افته.
رادین
آراد
آرمین

عاشق اسماتون شدم ، کاش سه قلو باشه ، هر سه اسم رو بذارن روشون !

افروز یکشنبه 3 خرداد 1394 ساعت 10:23 ق.ظ

ینی عاااخرِ خوش شانسی اینه که همزمان عمه و مادر شوهر بشی ، ولی همچنان محبوب و تو دلبرو!

من لیست و آماده کردم
فرستادم

تجویزم کردم مرور معانی شبی یک عدد قبل یا بعد باشد! (;

افروز جون من که هیچی ندیدم ! لیستت کجاست ؟

تارا یکشنبه 3 خرداد 1394 ساعت 10:19 ق.ظ http://dokhtarekhoone.persianblog.ir

خدا نکنه بانوووووو
بانو برای کامنت گذاری در پرشین اگر از مرورگر کروم استفاده کنید فکر کنم مشکلش حل بشه
همینقدر که لطف میکنید وقت میذارید و سر میزنید ممنونم ازتون
چشم رمز هم براتون میفرستم

عزیزم چون توی خونه با آیپد ورود میکنم مرورگرم سافاری هستش نه کروم ...
مرسی تارا جون

شادمانه یکشنبه 3 خرداد 1394 ساعت 06:55 ق.ظ

بحث انتن بامزه بود
یحتمل یه جوری گفتی خونه عمه ام که طرف فک کرده خونه عمش بودی!!

حق با شماست ! لحنم خیلی طلبکارانه بود ! همین بود که میخواستن اعمال قانونم کنند !!
البته بعدش که دیدم کار داره بیخ پیدا میکنه توضیح دادم براشون ، و اینکه درست خونه ام اونطرف خیابونه و من جزو جماعت دور دور کننده در بلوار اندرزگو نیستم ، داشتم میرفتم خونه مون !

لیلا یکشنبه 3 خرداد 1394 ساعت 02:38 ق.ظ http://khateratemohajerat2.blogfa.com

سلام لیلیت عزیز. من استعداد پیدا کردن اسم و ندارم.فقط عرض تبریک!

قربون شکلت عزیزم ... همین که هستی خودش بهترینه

Sepideh mashadi یکشنبه 3 خرداد 1394 ساعت 12:17 ق.ظ

Really???????????
Oh my gosh:
I love you so much

ینی عاشق اون ریّلیت شدم سپیده !

رویا یکشنبه 3 خرداد 1394 ساعت 12:09 ق.ظ http://khoshbakhti1393.blogsky.com

وای امان از این گوشی ها...بانو منظورم آروین هست:arvin
ببخشید خلاصه اشتباه تایپی شد

رویا شنبه 2 خرداد 1394 ساعت 10:07 ب.ظ http://khoshbakhti1393.blogsky.com

سلام بانو احوال شما؟منم تبریک عرض میکنم عزیزم.بسلامتی ان شاالله.امیدوارم این دفعه دیگه اشتباه نکرده باشم
من خودم آوروین رو دوست دارم برای پسر

به قول جناب خان خندوانه :
آوروین ؟؟؟؟؟؟؟

با فونتیک بنویس رویا جون ببینم چجوری تلفظش صحیحه !

Sepideh mashadi شنبه 2 خرداد 1394 ساعت 08:35 ب.ظ

به به عمه لیلیت جون جونی
کی میگه عمه ها...هستند
اصلا اگه عمه ها نبودند که پسرها عمه ها و بیژن ها نبودند
بانو اسم فقط سپیده،چون آنتنی هستند 'ه' رو بردارین
بانو جیگری،شما که غربیه نیستین، امروز که عموووووووووووووو نبود من مثل این orphan ها بودم،از این خونه مجازی به اون خونه...

خودم مخلصتم سپیده جون !
توحتی یاسر یاسر ناصر هم بمبارون کنی اینجا رو خودم همه ی کامنتهات رو تایید میکنم تا عمو برگرده ...

عمو رفته ماموریت ، بعید میدونم به این زودی برگرده سپیده جان ، یه الترناتیو پیدا کن

تارا شنبه 2 خرداد 1394 ساعت 07:30 ب.ظ http://dokhtarekhoone.persianblog.ir

لی بانو من خودم اسم واقعیم راستش خیلی خاصه ولی این همیشه برام دردسر بود توی مدرسه و دانشگاه و همههههه منو میشناختن به واسطه ی این اسم و همیشه نفر اولی بودم که ازم درس پرسیده میشد و دردسرای دیگه !!!

خو الان من از فضولی میمیرم که اسمت چیه تارا جووون !
در ضمن دو ساعت برای پستهات کامنت گذاشتم ثبت نشد !
نیای بگی سر نمیزنم ها !! این پرشین دیوانه کرده منو ، رمزت رو هم ندارم در ضمن !!!

زیتون شنبه 2 خرداد 1394 ساعت 07:00 ب.ظ http://www.zeytoone-tanha.blogsky.com

"دانوش" چطوره؟

معنیش چیه زیتون جون ؟
بعد تفکیک جنسیتی میشه اگه اسمش رو توی برد دانشگاهشون زدن ؟!

سیمای شنبه 2 خرداد 1394 ساعت 06:29 ب.ظ

سلام بانوووووو
خیلی خندیدم
تبریکات مارو پذیرا باشید انشالله به سلامتی

دلم براتون تنگ شده بود

ای به فدای سیمای نازنین و مهربون. ، دل به دل راه داره مادر ...

عمو شنبه 2 خرداد 1394 ساعت 05:13 ب.ظ

درود بر لیلیت عزیزم
خدا قوت جوون
مبارکا باشه
به قول دعای اون هموطن که می فرمود : الهُمَ اَخرج مِنّی
من اگه بخوام اسم پیدا کنم به شش ماه مرخصی زایمان نیاز دارم. ما یکی رو بی خیال
ما اسم نمی تونیم پیشنهاد بدیم

بعله میدونم عمو جون ! شما اگه بلد بودی اسم بذاری که اسمت نمیشد عمو سیبیلو !
از شما قطع امید کردیم ، بعدی لدفن !

تارا شنبه 2 خرداد 1394 ساعت 04:56 ب.ظ http://dokhtarekhoone.persianblog.ir

سلام بانو مبارکههههههههه
من این اسم رو پیشنهاد میدم هم به اسم باباش خیلی میاد هم شیک و راحت و امروزی : آروین

تارا جون مرسی
ولی یه اسم خاص و ماورایی میخوام که به عقل جن هم نرسه !!
اینو شوخی کردم ولی از این اسمهایی که توی کتاب نام خودشون میتوننن پیدا کنن ، نه !
چون خودشون رو ی ده ساعت پای کامپیوتر دارن اسامی رو شخم میزنن ! ولی راس میگی به اسم باباش خیلی میاد !

Amer شنبه 2 خرداد 1394 ساعت 03:39 ب.ظ http://8m8a8.blogsky.com

به مبارکا بانو
من یه دونه آنتن دارشو مدنظر داشتم به نام *آراد*
اسم بچه رفیقمه و دیدم چه به اسم بابای بچه ها میاد

بی آنتنش کار ما نیست!
نصاب دیگه ای رو خبر کنید عمه!!!

دمت گرم !
نصاب خوب به این میگن ... وقتی نمیتونه روی اون جهت تنظیم کنه ، میگه کار ما نیست خیرشو ببینی !

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.