نسخه لاغری با ١٢٠٠ کالری لطف کی بود ؟!

نمیدونم کدومیکی از دوستام برام چند تا رژیم رو از یک دکتر معتبر فرستاد ( ای داد بر من ! هم اسم دوستم یادم  رفت و هم نام دکتر !!)بهسا بود یا سیمای نمیدونم یا شاید هم هیچکدوم ...

برای خاطر خدا خودش بیاد بگه تا یه تشکر جانانه داشته باشم ازش ... اولین باره که رژیم دارم و میتونم برنج و نون و ماکارونی بخورم ، یه شب هم شام آزاد داشته باشم ( فقط دارم به فلافل ابوجاسم برای اون شب فکر میکنم !!!) و باز هم کالریم از ١٢٠٠ بیشتر نشه ...


از همینجا دست دوست جون رو میبوسم و امیدوارم برم توی ایمیلها پیداش کنم چون الان فقط تصویر رژیمها رو سیو کردم و راستش اصلا نمیدونم اینها توسط ایمیل برام فرستاده شده یا لینکش رو برام گذاشته یا اصلا توی وبلاگش بوده برام کامنت گذاشته که بیا از اونجا کپی کن ؟؟؟!!!!



به نظر شما آلزایمر رو با الف مینویسند یا با عین ؟ عالزایمر ؟؟؟!!!!

نظرات 18 + ارسال نظر
سپیده چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 10:20 ب.ظ

سلام بانووو
بابا من میخاااااااااام چاق شممممممم

چاقی که کاری نداره مادر ! والا من توانائیش رو دارم هفته ای کمه کم سه کیلو اضافه کنم !!

تارا چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 08:03 ب.ظ http://dokhtarekhoone.persianblog.ir

بانووووووووووووووووو غافلگیرم کردید خیلییییییییییی ممنونم

بابا من همه تون رو بوک مارک کردم و مرتب میخونمتون ولی وقتی من نمیتونم بیام براتون کامنت بذارم چه سود عاخه !
امروز کلی از عکسهای آلبالو فریزری ها و کلوچه هات دلم آب شد ، چه فایده که نمیشه ابراز احساسات کرد ؟!

آلبا چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 07:50 ب.ظ http://analia66.mihanblog.com/

خخخ اشتباه نوشتم رزیم 4 روزه بود

همون دیگه !!!
خوبه حالا من نگرفتمش چل روز !!!!

سپیده مشهدی چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 07:37 ب.ظ

نه بانووووووووووووووووووو
با این اوضاع بد اقتصادی دیگه کی زن میگیری
پی نوشت:چقد خوبه الان تو نت هستین

خرج که از کیسه ی مهمان بود ، حاتم طایی شدن آسان بود !!!

وقتی قرار پدر داماد از جیب مبارک هزینه کنن ، میگیرن مادر !
مگه نشنیدی که بهترین شغل عالم ، داشتن ددی پولداره ؟!

مجبورم توی نت باشم ، هوا گرمتر از اونه که بتونم پام رو از خونه بیرون بذارم ، توی شهری که هیچ آشنا و فامیلی نداری و بدتر از اون ، همه ی آشنایانت باهات در رابطه ی شغلی نابرابر هستن ، همون از خونه بیرون نری سنگین تری ، اینه که تا سر فرو میری توی نت چون اینقدر دیر و خسته از سر کار برگشتی که دیگه حوصله و توان هیچ کار جدی نداری ....

سپیده مشهدی چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 07:32 ب.ظ

بانو...
ممنون میشم, تو پست آخر عموووووو(خواستگاری) از اصول و قوانین خواستگاری بگین....خیلی دوس دارم نظر شما رو بدونم...
واسه رنگ لباسم

یعنی چی الان ؟!
واقعا دارن میان خواستگاریت ؟؟؟!!!
طرف میدونه تو یه گلوله آتیشی ؟؟؟!!!!
ای ددم وای !

البا چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 06:49 ب.ظ http://analia66.mihanblog.com/

سلام عزیزم

خوبی؟

عزیزم این رژیم دکتر سبحانی بود فایل مشاوره ش رو گذاشته بودم

در ادامه مطلبش انواع رژیمهای ایشون رو چند بار هم براتون نوشتم ولی انگار اونا رو ندیده بودید ...الان تو وبلاگ بلاگفا هست که ثبت موقت گذاشتمش

رژیم از 1400 کالری تا 1200 و یه رزیم 40 روزه عالی داره

خواستی امتحانش کن .دوستم 32 کیلو باهاش کم کرده بود

ای الاهی فدات شم البا جون ! میگم الزایمر گرفتم !
دست گلت رو میبوسم دختر جون که به موقع رژیمش به دادم رسید ...
البته اونا رو هم دیدم ولی فکر کردم رژیمش چهار روزه بوده نه چهل روزه !
ایکاش لینکش رو اینجا گذاشتی بودی برای دوستان ... من اینقدر درگیرم که تا بیام پیداش کنم و براشون بنویسم سه سال گذشته ! اینجوری لااقل اسمش هم میشه رژیم البایی ...

فرزانه چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 11:52 ق.ظ

ای جانم به این رژیممممم

واقعا ! حسرت به دل نمیمونه آدم !

مهران جم چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 10:39 ق.ظ http://myladyprincess.persianblog.ir

میگم یک مسابقه بزارین واسه هوادارانتون !!!
بعد 5 نفر اول جایزشون یک نهار با شما باشه !!
و هیچکسسس هم خودشو معرفی نکنه !!!
فقطط شما همرو میشناسین !!!!
یکم کشت و کشتار هم توی مسابقه اش داشته باشه که هوادارهای واقعییی که حاظرن جونشونو کف دستشون بزارن واسه شما فقططط بیان !!!:)))

سر به سرم میذاری کاپریکورن عزیز ؟ ! فضا یه ذره وسترن شد اینجوری ، جای کلینیت ایستوود هم خالی کنیم ، دوئل هم توش بذاریم هیجانش بیشتر بشه ؟!
ما کوچیک همه ی شما هستیم ، اگر چه همه تون به سن بچه های من هستین و اگه هلن و فرزانه و ترمه و مریم جون نبودند ، فکر میکردم بار و بندیلم رو ببندم و برم و جا رو برای جوونترها باز کنم ... اما با خودمون میگیم شاید دو تا کلمه حرف بدرد بخور استخراج شد از نوشته هامون که جوونها نخوان دوباره چرخ رو اختراع کنند !
ولی قضیه ی ناهار رو موافقم ! شاید یه روزی یه جایی یه ناهار پنج نفره خوردیم .... اونروز باید مگهان و چوپان قطعا باشن ! همه تون هم مهمون من ، عمرا بذارم کسی دست توی جیبش کنه ( من که مثه شما ویلا ندارم دوستام رو دعوت کنم دستپخت خودم ، نون خودم ، سبزی باغچه ی خودم و ... سفید و قرمز ساخت خودم رو سرو کنم برادر !)

مریم چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 09:02 ق.ظ http://http://neveshtehayegahbegah.persianblog.ir/

لیلیت جون میشه این چیزای خوب خوب رو برا منم ایمیل کنی لطفا" .. فدات

باشه عزیزم ، اگه اینجا ننوشتم رژیم رو برات ایمیل میکنم

zed چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 02:05 ق.ظ

mytheme.ir قالبهای خوبی داره.

ای جان زد عزیز .... چرا آدرس نذاشتی لینکت کنم عاخه ؟
مرسی برای راهنمایییت حتما میرم میبینم

مهدیه ماه چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 01:32 ق.ظ

حتما به عروسات سفارش کن حالا حالا برات نوه نیارن وگرنه دور ازجونت نابود میشی....
عزیزم مراقب خودت باش....با الزامر هم شوخی نکن.ممکنه باهات جدی برخورد کنه اونوقت برات بد میشه وااااا

تو فک کن من به کار نوه ها کار داشته باشم !!! مونده هنوز تا بفهمی من چه عفریته ای هستم !!

الف.م چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 12:21 ق.ظ

منزل نو مبارک. ما بلاگفایی ها که یه هفته ست پشت در موندیم !
انگار تو خونه ی جدید بیشتر می نویسی !

ای جان دل چرا آدرست نیست عاخه ؟
بلاگفا هم آخرش شما رو تار و مار میکنه و فراری میده ! خواستی بری خونه ی جدید اینجا رو انتخاب نمیکنی ؟

مگهان چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 12:18 ق.ظ http://meghan.blogsky.com

به نظر من به جوونایی هم سن شما نیومده نوشتن آلزایمر رو یاد بگیری

ببخشید برای تصویر عصبانی همینه که هست بعله

الاهی !!! اینجوووور جوونم من ؟؟؟؟!!!!!

بهسا چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 12:14 ق.ظ http://mywellnessjourney.mihanblog.com

لیلیت عزیز و با محبت و با اراده من
من که کلا شما رو می خونم و نمیذارم پستی از شما از زیر دستم در بره،حسابی هم لذت می برم از خوندنشون و درس زندگی می گیرم، همیشه هم با لطفتون منو شرمنده می کنید. ولی من رژیم نذاشتم تو کامنتاتون. فکر می کنم آلبا جون گذاشته بودن چون منم کنجکاو شدم و گرفتمشون
اما خوشحالم که با رژیمتون راحتید.

جدی میگی بهسا ؟ واقعا کار البا بود ؟ توی وبلاگش رفتم چیزی ندیدم ها !
ازهمینجا ازش تشکر میکنم ... یه دنیا

مروارید سه‌شنبه 22 اردیبهشت 1394 ساعت 10:29 ب.ظ

سلام خانم لیلیت ، میشه لطفا تصویر رژیم رو بذارید تو ادامه مطلب تا ما هم استفاده کنیم و شمارو دعا کنیم؟؟ مرسی

به چشم مروارید جون ، البته توی خونه با ایپد کار میکنم که هیچ جوری کانکت نمیشه با سیستم های وبلاگ برای عکس و اینجور داستانها و احتمالا براتون بنویسمش چون خیلی کوتاه و مختصر و راحته .

سیمای سه‌شنبه 22 اردیبهشت 1394 ساعت 10:07 ب.ظ

من که نبودم لیلیت جون
ولی کاش من بودم

آخه تو همیشه اینقدر به من لطف داری که گفتم احتمال محبت تو بوده باشه

سپیده مشهدی سه‌شنبه 22 اردیبهشت 1394 ساعت 09:56 ب.ظ

من بودم
نشون به اون نشون که لباس بنفشه تنتون بود

برق سه فاز از سرم پرید !!
خدا نکشدت سپیده ، لباسی که توی نامزدی جناب سروان پوشیده بودم بنفش بود ! گفتم که نکنه توی اینستاگرام به باد رفتم !!! این لباس بنفش رو تو از کجا آوردی دختر ؟؟؟!!!

مهدیه ماه سه‌شنبه 22 اردیبهشت 1394 ساعت 08:51 ب.ظ

اینا که گفتی جوک بود یا خاطره؟؟؟!!!!!
من که خیلی خندیدم.الهی دلت همیشه خندون باشه

وا !!!! مهدیه باور کن یادم نیست ! آلزایمر اومده سراغم بعد از مادر شوهر شدن !!!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.